یک تجارت می تواند بسیار بزرگ باشد، مانند یک شرکت کامپیوتری بزرگ با هزاران کارمند و میلیاردها ابزار و دستگاه مدرن. همچنین می تواند بسیار کوچک باشد، مانند یک شرکت نظافتی با چند کارگر که برای نظافت به خانه ها می روند و تنها ابزار آنها جارو و ابزار نظافت است.
این دو رشد کسب و کار بسیار متفاوت هستند و برای راه اندازی آنها به دانش و مهارت های متفاوتی نیاز دارند. اما هر دو وجه اشتراک دارند. هر دو باید دریابند بهترین مشتریانشان چه کسانی هستند و آنها را هدف قرار دهند تا تجارت خود را ادامه دهند.
برای اجرای تمام استراتژی های بازاریابی، باید بدانید که بهترین مشتریان شما چه کسانی هستند.
برای ادامه موضوع بهتر است یک تعریف کاربردی از بازاریابی ارائه شود.
آیا باید به همه بفروشیم یا به گروه خاصی؟
حالا برگردیم به موضوع اصلی. شما می توانید محصولات خود را به همه بفروشید یا می توانید گروه خاصی را انتخاب کنید و تلاش خود را بر فروش به آن گروه و توجه به علایق و خواسته های آنها متمرکز کنید. با این کار شما یک بازار هدف را برای خود انتخاب می کنید.
بازاریابی برای همه مانند تلاش برای بازی دارت در یک اتاق تاریک است. باید تعداد زیادی دارت پرتاب کنیم تا تعدادی از آنها به هدف برخورد کنند. وقتی همه را هدف قرار می دهید، هزینه های بازاریابی بسیار بالاتر است. درست مانند پرتاب دارت های زیادی تا زمانی که برخی از آنها به هدف برخورد کنند.
بازاریابی برای یک گروه خاص معمولاً گزینه بهتری است و به ویژه برای کارآفرینان و شرکت های کوچک مناسب است. زیرا امکانات و سرمایه آنها محدود است و نمی توانند پیام خود را به راحتی به همه برسانند. با هدف قرار دادن بخش کوچکی از بازار، احتمال پیشرفت و سود بیشتری خواهید داشت.
مزایای انتخاب بازار هدف خاص
بازاریابی بر اساس بازار هدف به شما این امکان را می دهد که در مقایسه با هزینه ای که صرف تبلیغات می کنید، سود بیشتری کسب کنید. به عبارت دیگر بازده سرمایه گذاری بیشتری خواهید داشت. یکی دیگر از مزایای این نوع بازاریابی این است که شما بهتر از شناخت دوست خود، بازار هدف خود را خواهید شناخت. فرض کنید ورزشکاران را به عنوان بازار هدف خود انتخاب کرده اید. در این صورت می دانید که بیشتر آنها به تغذیه سالم، افراد فعال و پرانرژی اهمیت می دهند و به تناسب اندام اهمیت می دهند.
هرچه بازار هدف شما کوچکتر باشد، بهتر می توانید خدمت کنید و برای رقبایتان سخت تر است. البته مقداری از بازار را از دست خواهید داد. به عنوان مثال، زمانی که شرکت کوکاکولا پرفروش ترین و محبوب ترین نوشابه است، شرکت ردبول توانست با کوچکتر کردن بازار هدف، بازار قابل توجهی را به دست آورد. شروع به تولید نوشیدنی های انرژی زا برای ورزشکاران می کند.
البته بسیاری از مدیران بیم دارند که با محدود کردن بازار هدف، مشتریان زیادی را از دست بدهند. اما تحقیقات نشان میدهد که برای کسبوکارهای کوچک، اغلب میتوانید با محدود کردن بازار هدف، درآمد بیشتری کسب کنید. البته قبل از انتخاب بازار هدف، باید به اندازه کافی تحقیق کنید تا مطمئن شوید افراد زیادی در آن بازار هستند. به عنوان مثال، اگر در یک منطقه بیابانی زندگی می کنید، نمی توانید بازار هدف خود را ماهیگیر کنید زیرا ممکن است یک مشتری نداشته باشید.
نتیجه
اگر فروش شما کم است، بازار هدف خود را تغییر دهید. بازارهای هدف جدید را در نظر بگیرید. تحقیق کنید تا متوجه شوید کدام بخش از بازار از دید رقبا پنهان است. روی این قسمت ها کار کنید. به عنوان مثال، یک کارخانه ماکارونی پس از بازاریابی ناموفق در یک شهر یا منطقه، بازار هدف خود را تغییر داد و به موفقیت قابل قبولی دست یافت.
از امروز، مدام از خود بپرسید: بهترین خریداران من چه کسانی هستند و چه ویژگی هایی دارند؟ سپس سعی کنید عملیات بازاریابی خود را بیشتر بر روی این گروه متمرکز کنید.
آیا باید به همه بفروشیم یا بازار هدف خاصی؟ اولین بار در مدیر سبز ظاهر شد.