چرا برخی از مدیران کارکنان حرفه ای تری دارند؟ آیا همه آنها از ابتدا حرفه ای بودند یا آموزش دیده بودند؟ اگر آموزش دیده بودند، آن آموزش چگونه بود؟ بهترین راه برای افزایش بهره وری کارکنان چیست؟ بسیاری از مردم فکر می کنند که مربیگری و آموزش یک چیز هستند. اما این اصلا درست نیست. درست است که معنای این دو کلمه مشابه است; اما تفاوت مربیگری با تمرین کم نیست که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد.
به قول ریک چارلزورث، مربی سابق تیم ملی هاکی روی چمن زنان استرالیا، «نکته جالب در مورد مربیگری این است که باید آرامش را به هم بزنی و دردسر ایجاد کنی. سپس با مشکل جدید مقابله کنید.” بنابراین یک تفاوت اساسی در اینجا مشخص شده است. بیایید به بقیه برویم…
هر مدیری دوست دارد کارمندش کارش را به خوبی انجام دهد تا به نتایج بهتری دست یابد. برای اینکه مدیران، کارکنان خود را به متخصص تبدیل کنند، دو راه اصلی پیش روی آنهاست که به آنها کوچینگ و آموزش می گویند. هر کدام از این راه ها نتیجه ای دارد و تاثیر آن بر فرد متفاوت است. یک مدیر باید بتواند یکی از این دو راه را با توجه به کارمندان خود انتخاب کند تا بهترین نتیجه را بگیرد. برای درک بهتر تفاوت بین کوچینگ و آموزش به خواندن این مقاله ادامه دهید.
تفاوت بین آموزش و مربیگری
1. هدف
یکی از بزرگترین تفاوت های مربیگری و آموزش هدف آنهاست. هدف از آموزش کسب دانش و مهارت های جدید و هدف از مربیگری بهبود و توسعه دانش و مهارت است. برای کوچینگ باید از قبل آموزش دیده باشید، این روش فقط باعث می شود یاد بگیرید که از آن آموزش ها و مهارت ها به درستی استفاده کنید و آنها را افزایش دهید.
وقتی دبیرستان بودم، در یک تعمیرگاه لوازم خانگی شاگرد بودم و هر روز چیزهای جدیدی را آموزش میدادم و یاد میگرفتم، چیزهایی که تا آن زمان نمیدانستم. بعد از سه ماه تابستان در آنجا کار کردم. صاحب مغازه گفت اگر پاییز بیایی من 30 درصد هر کاری را که انجام می دهی به تو می دهم و دیگر شاگرد نیستی، بیشتر چیزهای ضروری را یاد گرفته ای، فقط کافی است کمی آنها را گسترش دهی. در واقع کار من در تابستان امسال به نوعی مربیگری بود، در کنار تمرین.
2. تفاوت آموزش و مربیگری در نحوه یادگیری
تفاوت دیگر بین آموزش و مربیگری مسئولیت آن است. مسئولیت آموزش بر عهده معلم یا فرد آگاه است. اما در مربیگری این مسئولیت بر عهده هر دو طرف است. مربی پیاده روی حداکثر نتیجه مهارت را به فرد نشان می دهد و فرد می تواند با توجه به استعداد و مهارت خود چیزهای جدیدی بیاموزد.
به عنوان مثال، هنگامی که یک کارمند جدید در شرکت استخدام می شود، از طریق onboarding، مشخص می کنند که چه نقشی دارند. اما کوچینگ سعی در تقویت مهارت های فرد دارد که در نقش او به کار می رود.
3. فضای آموزشی و یادگیری
یکی از مهم ترین تفاوت های کوچینگ و آموزش این است که کوچینگ بیشتر در محیط واقعی در حین کار و مشکلات اتفاق می افتد. اما آموزش بیشتر یک تئوری است و چیزهایی را که ممکن است فرد با آن مواجه شود را توصیف می کند. صحبت در مورد نکات آسان است، اما در عمل همه چیز تغییر می کند. کوچینگ به کارمند این فضا را می دهد تا به تنهایی فرآیند حل مسئله را طی کند.
آیا تا به حال از کسی سوالی پرسیده اید و می گویید آسان است. اما وقتی خودتان این کار را انجام دهید، متوجه خواهید شد که چقدر سخت است. در ابتدای این مقاله در دوران دانشجویی داستانی را تعریف کردم، یک روز صاحب مغازه به من گفت که به خانه فلان شخص بروید و یخچال او را به طور خودکار عوض کنید و نحوه انجام این کار را توضیح داد. من فکر می کردم خیلی راحت است، او گفت که این کار را انجام می دهد، اما وقتی سر کار رفتم خیلی سخت تر از آن چیزی بود که فکر می کردم و من کاملاً اذیت شدم که به طور خودکار تغییر کند. شاید برای شما هم پیش آمده باشد که این کار ساده ای است. اما وقتی سعی می کنید این کار را انجام دهید، با مشکل مواجه می شوید. اما موضوع این است که وقتی مسئولیت کار با من بود، شرایط به کلی تغییر کرد!
4. زمان
آموزش در یک زمان خاص انجام می شود. اما مربیگری زمان ثابتی ندارد و زمان آن نامحدود است. به عنوان مثال، شما فقط به کارمند جدید خود یاد می دهید که در روز اول چه کاری انجام دهد. اما کوچینگ چارچوب زمانی مشخصی ندارد.
به عنوان مثال، شما به یک کارمند آموزش می دهید که چگونه از یک سیستم استفاده کند، یک فرآیند عملیاتی را به اشتراک بگذارد. در برخی موارد، در مورد نحوه ارائه پروژه با آنها صحبت کنید. M Coaching لزوماً چارچوب زمانی یا وظیفه خاصی برای تکمیل ندارد، اما در عوض بر روی موقعیت های واقعی به محض ایجاد آنها کار می کند.
مربیگری و آموزش چگونه متفاوت هستند؟
در هر دو روش، هدف کسب مهارت توسط کارمند است. اما تفاوت هایی بین آنها وجود دارد. سطح دانش کارمند عامل مهمی در آموزش یا مربیگری است. آموزش اولین مرحله کسب دانش توسط کارمند است. قبل از آموزش، کارمند تقریباً هیچ دانشی ندارد. اما در کوچینگ، کارمند باید دانشی داشته باشد تا مربی آن را گسترش دهد.
در آموزش مکالمه و فرمان یک طرفه انجام می شود. اما در کوچینگ گفتگو دو طرفه و غیر رسمی است و در آن کارمند سعی می کند به نتایج خودش برسد. بر اساس این کلمات آموزش و کوچینگ در موارد مختلف به کار می رود و هدف آنها تقریباً یکسان است. یک مدیر خوب باید بتواند تشخیص دهد که کدام راه برای افزایش دانش کارمندش مولدتر است.
آخرین کلمه
در این مقاله در مورد تفاوت مربیگری و آموزش برای کمک به مدیران در انتخاب بهترین راه برای افزایش دانش کارکنان صحبت کردیم و در نهایت بهترین راه برای افزایش دانش کارکنان را گفتیم تا مدیران بتوانند بهره وری را به حداکثر برسانند. کارکنان آنها
سوالات متداول
تفاوت بین مربیگری و آموزش چیست؟
مربیگری و آموزش از برخی جهات مشابه هستند اما از جهاتی متفاوت هستند. افراد از نظر هدف، مسئولیت، زمان و نحوه یادگیری تفاوت های اساسی دارند. همه چیز را کامل توضیح دادیم.
رویکرد ایده آل مربیگری و آموزشی چیست؟
مدیران باید مربیگری و آموزش را با هم داشته باشند تا عملکرد بیشتری را از کارکنان خود دریافت کنند. اما مدیران کوچینگ کارکنان را تشویق میکنند تا درباره چالشهای محل کار که به رشد شخصی و حرفهای آنها کمک میکند فکر کنند و بر آنها غلبه کنند.