اصطلاح “تفکر انتقادی” برای اولین بار به طور رسمی توسط جان دیویس و برتراند راسل در سال 1946 استفاده شد. اما این مهارت شناختی سال ها پیش در افکار فیلسوفانی مانند “سقراط”، “ارسطو”، “فرانسیس بیکن” مورد توجه قرار گرفت. ، «رنه دکارت» و… بنابراین به جرات می توان گفت که این مفهوم به اندازه فلسفه حیات دارد.
امروزه با گسترش چشمگیر دنیای رسانه و فضای دیجیتال، اهمیت تفکر انتقادی به قدری افزایش یافته که به عنوان موضوعی رایج در علوم اجتماعی و روانشناسی در اکثر کشورها مطرح شده است. در حال حاضر محققان و مربیان در سراسر جهان در حال انجام تحقیقات گسترده ای در زمینه تفکر انتقادی هستند. به خصوص برای ما که در فضای دیجیتال مارکتینگ کار می کنیم، یادگیری در مورد آن و ترکیب آن با دانش حرفه ای خود بسیار هیجان انگیز است.
در این کتاب درسی پس از پاسخ به سوال تفکر انتقادی چیست، در مورد مهارت هایی که بخشی از این مفهوم هستند صحبت می کنیم و با پرورش آنها می توان انتقادی فکر کرد و دید بهتری به مسائل داشت.
تفکر انتقادی چیست؟
در تفکر انتقادی، ما فقط آنچه را که می خوانیم، می شنویم، می گوییم یا می نویسیم نادیده نمی گیریم. بلکه با پرسش، تحلیل، تفسیر، ارزیابی و قضاوت، مسائل را زیر سؤال می بریم و سعی می کنیم عمیقتر به آنها نگاه کنیم.
اصطلاح «نقد» از کلمه یونانی kritikos به معنای «قادر قضاوت کردن یا قضاوت کردن» گرفته شده است. به طور کلی، تفکر انتقادی به معنای قضاوت قابل اعتماد بر اساس اطلاعات قابل اعتماد است.
به کارگیری تفکر انتقادی به هیچ وجه به معنای منفی نگری یا تمرکز بر کاستی ها نیست. بلکه سعی می کنیم افکارمان را به وضوح ببینیم تا اگر مشکلی داریم متوجه آن شویم.
با کمک تفکر انتقادی می توان اطلاعات مختلف را تحلیل، تحلیل و تفسیر کرد. سپس از این تفسیر برای رسیدن به یک تصمیم یا قضاوت آگاهانه استفاده می کند. حالا این فکر می تواند هر چیزی باشد. به عنوان مثال، طراحی یک پل، پاسخ به یک نظر، درک یک موضوع، تفکر در مورد انگیزه سیاسی یا…
آیا تفکر انتقادی یک ویژگی اکتسابی است؟
بسیاری از مردم بر این باورند که افرادی که دائماً از تفکر انتقادی استفاده می کنند این ویژگی را در خون خود دارند و از دوران کودکی آن را داشته اند. اما تحقیقات ثابت می کند که هیچ کس با این نوع تفکر به دنیا نمی آید. تفکر انتقادی یکی از آن ویژگی هایی است که با تمرین و تمرکز آموخته می شود و سپس با تکرار بهبود می یابد.
تفکر انتقادی بیشتر با استدلال مرتبط است. به عنوان مثال، ممکن است از ما خواسته شود که به طور انتقادی در مورد استدلال های دیگران فکر کنیم یا استدلال های خود را ایجاد کنیم. بنابراین، اگر میخواهیم متفکران انتقادی بهتری شویم، باید موارد زیر را بیاموزیم:
- توضیح: بیایید هدف و بنیان فکری خود را روشن کنیم.
- سوال: منابع اطلاعاتی ما را زیر سوال ببرید.
- شناسایی: بیایید به دقت بحث ها و استدلال ها را تماشا کنیم.
- تجزیه و تحلیل: تجزیه و تحلیل منابع و استدلال ها.
- ارزیابی: اعتبار استدلال ها و منابع را بشناسید.
- ایجاد یا ترکیب: با ترکیب استدلال های دیگران یا با استناد به ذهن خود یک استدلال جدید ایجاد کنید.
همانطور که می بینیم، مهارت های تفکر انتقادی ارتباط تنگاتنگی با هم دارند و باید با هم کار کنند تا تفکر حاصل موثر باشد.
نمونه هایی از مهارت ها، نگرش ها و عملکردهای تفکر انتقادی
در زیر سه نمونه از مهارت ها، نگرش ها و روش های تفکر انتقادی آورده شده است. این سه عنصر به هیچ وجه فهرستی جامع از تمام مهارت های تفکر انتقادی نیستند. بیشتر مهارت هایی که افراد استفاده می کنند به تخصص و خلق و خوی شخصی آنها بستگی دارد.
مهارت های پرسشگری تفکر انتقادی
زیر سوال بردن مهارت به معنای زیر سوال بردن ارتباط و قابلیت اطمینان چیزی است که می شنویم، می خوانیم یا می بینیم. اما نقش مهارت پرسشگری در تفکر انتقادی چیست؟ فردی با ذهن پرسشگر همیشه به دنبال حقیقت است و بلافاصله آنچه را که می شنود باور نمی کند.
فرض کنید دانشجویی مقاله دانشگاهی را می خواند و تصمیم می گیرد از آن مقاله در پایان نامه خود استفاده کند. چرا؟ زیرا این مقاله به تازگی توسط یک متخصص در این زمینه خاص منتشر شده است و همه چیز معتبر و علمی به نظر می رسد. بنابراین دانشجو هرگز کورکورانه از این مقاله در پایان نامه خود استفاده نکرد.
یا مثلاً فردی را در نظر بگیرید که سرمقاله روزنامه را می خواند و متوجه می شود که نویسنده در این زمینه متخصص نیست. در واقع، استدلال های ارائه شده توسط نویسنده فقط برای متقاعد کردن خوانندگان روزنامه به رای دادن به یک حزب سیاسی خاص است.
همه ما اگر فکر کنیم، نمونه های زیادی از فقدان روحیه پرسشگری در زندگی روزمره خود می یابیم. متأسفانه انسان مدرن آنقدر بی حوصله است که به جای صرف انرژی برای تفکر انتقادی، ترجیح می دهد هر مشکلی را سریع بپذیرد.
مهارت های تحلیلی
مهارت تحلیلی یعنی بررسی دقیق ایده ها و اطلاعاتی که دریافت می کنیم. ابتدا، بیایید به طور سیستماتیک به تمام جنبه های مشکل نگاه کنیم و نگاهی گسترده تر به هر عنصری که در این مشکل نقش دارد بیندازیم. یکی از مواردی که برای تفکر تحلیلی بسیار مهم است، ارتباط بین ایده هاست.
خوب، بیایید به دو مثال نگاه کنیم.
کسی را در نظر بگیرید که یک فیلم را به صحنهها تقسیم میکند و انتخابهای کارگردان را با تئوریهای مختلف فیلمسازی و ادبیات علوم اجتماعی مقایسه میکند. این شخص با استفاده از مهارت های تحلیلی سعی می کند در عمل بفهمد که فیلم چگونه تفسیری از یک موضوع ارائه کرده است.
یا مثلاً وقتی یک اپیدمیولوژیست تمام اطلاعات رفتاری در طول بیماری کرونا را جمع آوری می کند تا در نهایت به یک الگوی رفتاری خاص برسد، مهارت های تحلیلی خود را توسعه می دهد. این پزشک همه جوانب را در نظر می گیرد و یک طرفه نزد قاضی نمی رود.
مهارت های ارزیابی
ارزشیابی یعنی شناخت ایرادات در استدلال خود و اجتناب از آنها. اما چگونه باید تفکر ارزشیابی داشته باشیم؟ اگر دیدگاه ها و استدلال های مختلف را با هم مقایسه کنیم و نقاط قوت و ضعف آنها را صادقانه بیان کنیم، ارزیابی درستی خواهیم داشت.
ارزیابی در عمل چگونه است؟ بیایید دانشجویی را در نظر بگیریم که هنگام نوشتن پایان نامه با لحظه ای مبهم مواجه می شود و فکر می کند اشتباه کرده است. این دانش آموز به جای نادیده گرفتن مشکل ساده، شک می کند و شواهدی برای تغییر دیدگاه خود و بازنویسی مقاله خود پیدا می کند.
نتیجه
در این مقاله به بررسی مفهوم تفکر انتقادی پرداختیم و راه های تقویت آن را مورد بحث قرار دادیم. اگر به مثالهای ذکر شده در این مقاله فکر کنیم، قطعاً میتوانیم نگاهی منطقی، دقیق و بیطرفانه به مشکلات آینده داشته باشیم و با استفاده از تفکر انتقادی بهترین راهحلها را جستجو کنیم.
حال تصور کنید اگر تفکر سیستمی با دیدی منطقی و پرسشگر دارید، چه تحولی در رشد کسب و کار یا حتی زندگی شخصی خود ایجاد خواهید کرد. اگر نتیجه خوبی از این نوع نگرش دارید، نظر خود را با ما در میان بگذارید.