آنچه در این خلاصه خواهید آموخت

1. چگونه موقعیت تجاری خود را تعریف و ارائه دهید.
2. چگونه در جذب نیرو و برندسازی موفق تر باشیم.
3. چرا شروع یک رشد کسب و کار به ایمان و تعهد معنوی بستگی دارد و مستلزم این باور است که تلاشی ارزشمند است که برای جامعه نیز مفید است.

هنرهای کارآفرینی

هنرهای یازده گانه کارآفرینی عبارتند از: راه اندازی، موقعیت یابی، طرح ریزی، نوشتن طرح رشد کسب و کار، افزایش سرمایه، مشارکت، برندسازی، فروش و درآمدزایی و یک فرد خوب بودن.

شروع کنید

راه اندازی یک رشد کسب و کار شامل فعالیت ها و نگرش های بسیاری است. اگرچه کتاب های کارآفرینی به شما می گویند قبل از شروع به تعداد ساعات کاری، میزان سرمایه مورد نیاز و غیره فکر کنید، اما دانستن این موارد قبل از شروع غیرممکن است. اگر واقع گرا باشید، تردیدها، ترس ها و نگرانی های زیادی خواهید داشت. یک سوال تعیین کننده از خود بپرسید: “آیا می خواهم چیزی مفید خلق کنم؟” به عبارت دیگر، آیا سعی می کنید با کاری که انجام می دهید زندگی را آسان تر و بهتر کنید؟

یک شعار سازمانی، یک شعار سه تا پنج کلمه ای ایجاد کنید که الهام بخش شما و تیمتان باشد. برای مثال، شعار شرکتی یک شرکت هواپیمایی ممکن است “بهتر از رانندگی” باشد. یک شعار داخلی با یک شعار تبلیغاتی متفاوت است. مانند شعار تبلیغاتی نایک “Just Do It” که با شعار سازمانی نایک “اوج عملکرد ورزشکاران حرفه ای” متفاوت است. هنگامی که مفهومی را برای سازمان خود تعریف کردید، نوشتن یک طرح تجاری، برنامه های مالی و پیام های تبلیغاتی آسان خواهد بود.

ابتدا یک محصول یا خدمات بسازید و یک نمونه کار از آن تهیه کنید. شما نمی توانید مشتری بسازید مگر اینکه مردم از محصولات شما استفاده کنند. مدل رشد کسب و کار شما – مشتریان شما چه کسانی هستند، چگونه به آنها دسترسی پیدا می کنید، چگونه به آنها می فروشید – زمانی مشخص می شود که محصولی برای فروش داشته باشید. در نهایت، نقشه ای از نقاط کاری اصلی مفروضات و اهداف کلیدی و وظایف و فعالیت های مهم و معنادار پیش رو ایجاد کنید.

همه کارآفرینان کار خود را به تنهایی شروع نمی کنند، برخی از کارآفرینان داخلی محصولی را در داخل یک سازمان و سازمان آماده معرفی می کنند، اما توانایی ها و مراقبت های لازم یکسان است.

تثبیت موقعیت

موقعیت شما پاسخ به این سوال است که “چه باید بکنم؟” و. موقعیت خود را به شیوه ای مثبت توصیف کنید، آنچه هستید، نه آنچه که نیستید. به مشتریان خود به زبان ساده بگویید محصول شما برای آنها چه می کند. شرح شغل شما به کارمندانتان می گوید که چگونه کار آنها دنیا را به مکانی بهتر برای زندگی تبدیل می کند. شرح موقعیت شما باید ساده، واضح و دقیق باشد. باید بتواند به شما کمک کند تا بازار هدف خود را پیدا کنید، زیرا بهترین راه برای رشد این است که از بخش کوچکی از بازار شروع کنید که در آن بهترین خدمات را داشته باشید، سپس از آنجا گسترش پیدا کنید. تعریف بازار هدف آینده شما را محدود نمی کند، حتی مایکروسافت با ایجاد یک زبان برنامه نویسی به نام Basic برای سیستم عاملی به نام CPM شروع به کار کرد.

طرح رشد کسب و کار

یکی از دوستانم گفت که برنامه ریزی همیشه بی فایده است اما برنامه ریزی لازم است. به همین ترتیب، دلیل نوشتن یک طرح تجاری، روند رسیدن به آن است (و البته سرمایه گذاران باید آن را ببینند). این فرآیند تیم موسس را مجبور به همکاری می کند. ارائه شما نباید از طرح رشد کسب و کار شما مشتق شود. بلکه باید از آن به عنوان چارچوبی برای طرح رشد کسب و کار خود استفاده کنید.

بخش اصلی طرح شما (حداکثر 20 صفحه) مقدمه است، خلاصه ای چهار پاراگراف که به سرمایه گذاران بالقوه در مورد مشکلی که حل می کنید، نحوه حل مشکل، مدل کسب و کارتان و جادوی هر محصول می گوید. ملاحظات مالی و سایر ارقام مهم و کلیدی مانند تعداد مشتریان بالقوه را در نظر بگیرید. توضیح مفروضات پشت آمار و اعداد مهمتر از خود اعداد است. طرح خود را طوری بنویسید که شبیه یک استراتژی مبتنی بر تحلیل باشد.

من در حال راه اندازی هستم

این به معنای گسترش تجارت بدون داشتن سرمایه زیاد است که برای به حداقل رساندن زمان بین فروش محصول و بدست آوردن پول لازم است. (ممکن است مجبور شوید از فروش هایی که خریدار آن را فوراً پرداخت نمی کند صرف نظر کنید.) برای سبک کردن بار خود، شرکت های مالی و حسابرسی و مؤسسات معتبر و بزرگ را فراموش کنید و کارمندانی را استخدام کنید که پرانرژی و باهوش هستند، حتی اگر تجربه کوچکی داشته باشند. از پیش بینی های فروش معقول از پایین به بالا و نه از بالا به پایین استفاده کنید. پیش بینی از بالا به پایین به کل جمعیت نگاه می کند و درصد مشتریان بالقوه را تخمین می زند و سپس درصد مشتریانی را که احتمالاً جذب می کنید تخمین می زند. استفاده از مخاطبان زیاد همیشه به نظر می رسد که فروش زیادی خواهید داشت. در عوض، با تعداد فروشندگانی که دارید، تعداد تماس هایی که می توانند برقرار کنند و درصدی از مخاطبان که انتظار خرید دارند، از پایین شروع کنید.

از دیگر روش های ایجاد شغل می توان به استفاده از مشاوران برای معرفی محصول به مشتریان، واگذاری حداکثر وظایف به گروه ها و افراد دیگر و تمرکز بر کارهایی که باید خودتان انجام دهید، فروش مستقیم به مشتریان به جای استفاده از توزیع کنندگان، و موقعیت یابی در مقابل رهبر بازار اشاره کرد. بیرون

استخدام

استیو جابز به قول معروفی می‌گوید: «یک نفر یک نفر را استخدام می‌کند، یک نفر آدم C را استخدام می‌کند و نفر C نفر دیگر را استخدام می‌کند.» به عبارت دیگر، افراد خوب افراد خوب یا حتی بهتر از آن زیردستان خود را یک تهدید نمی‌دانند. اما مردم عادی به حساب می آیند. افرادی را استخدام کنید که مهارت های مشابه یا حتی بهتر از شما دارند. توجه داشته باشید که کارمندان بد می توانند به سرعت بی تفاوتی را گسترش دهند. کسانی را که استخدام می کنید باید همان طور که شما به کار خود ایمان دارید، اعتقاد به شرکت حتی مهم تر از تجربه است.

استفاده از شهود در استخدام خطرناک است. دوست داشتن و دوست نداشتن شما مهم است، کسی را که از او دوری می کنید را در یک فروشگاه استخدام نکنید. با این حال، شهود اغلب اشتباه است. عدم استخدام افرادی که علاقه و شایستگی نشان داده اند به دلیل فرآیند استخدام ناقص است. برای جلوگیری از اشتباه در فرآیند استخدام، لیستی از سوالات مصاحبه خاص تهیه کنید و در طول فرآیند مصاحبه از آن عدول نکنید. یادداشت بردارید زیرا به خاطر سپردن افراد پس از مصاحبه های زیاد سخت خواهد بود. در فرآیند استخدام فوری، نظرات کارفرمای قبلی را بررسی کنید تا فورا گزینه های نامناسب را حذف کنید.

سرمایه گذار پیدا کنید

به جای تمرکز بر جذب سرمایه گذار، روی ایجاد یک رشد کسب و کار خوب تمرکز کنید. این حداقل نیاز برای یافتن سرمایه گذار است، اگرچه باز هم هیچ تضمینی وجود ندارد. داشتن منابع به شما در ملاقات با سرمایه گذاران کمک می کند. از لحظه شروع جلسه ثابت کنید که محصول یا خدمات خوبی دارید. اگر مشکل قانونی یا ضعف سازمانی وجود دارد یا آن را حل کنید یا از ابتدا شرح دهید. تصویری واقع بینانه از رقابت و کارهایی که انجام می دهید و رقابت نمی تواند انجام دهد ارائه دهید. با سرمایه گذاران مانند یک پیشنهاد فروش، کوتاه، ساده، قابل فهم، جامع و منصفانه رفتار کنید.

شراکت

یک مشارکت خوب باید برای دو طرف سودمند باشد. اما اغلب شرکت ها بدون هیچ دلیل تجاری منطقی وارد شراکت می شوند. لازمه یک مشارکت موفق، تعریف موارد تحویلی و مراحل کلیدی کار، و همچنین آنچه که هر یک از طرفین باید انجام دهند و چه زمانی باید انجام دهند، است. مطمئن شوید که روحیه همکاری بین شما و شریکتان نزدیک است و میانجی ها افراد قابل اعتمادی هستند. پس از مذاکره با یک وکیل، قرارداد را پیش نویس کنید و مطمئن شوید که قرارداد شما دارای بند فسخ است.

نام تجاری

محصولات با مارک های خاص جذاب هستند، مشتریان در مورد آنها صحبت می کنند و از اینکه بخشی از جامعه مصرف کننده هستند احساس خوبی دارند. از چنین مبلغانی استفاده کنید و ابزاری برای کمک به شما در اختیار آنها قرار دهید. به عنوان مثال، Bose، تولید کننده رادیو، بلندگوها و سیستم های صوتی، به مشتریان کارت های تخفیف همراه با هدفون های حذف نویز خود می دهد. این کارت ها به دوستان مشتریان می گویند که دقیقاً محصول آنها چیست و از کجا می توانند آن را خریداری کنند. از جوایزی مانند تی شرت برای تبلیغ فالوورها و خودتان، ایجاد انجمن و تبلیغ محصولات خود استفاده کنید.

فروش و کسب درآمد

برخی از شرکت‌ها وقتی می‌بینند مشتریانشان از محصولات به روش‌هایی غیر از انتظار استفاده می‌کنند، ناامید می‌شوند. بازار را دنبال کنید. توجه داشته باشید که چه کسی و چگونه از محصول شما استفاده می کند، مشتریان شما به شما خواهند گفت که چگونه محصولات را به آنها بفروشید. روش های سنتی مانند تبلیغات و پست مستقیم موثر هستند. اما برای بسیاری از استارت آپ ها گران خواهند بود. راه‌های ارزان‌تر اما قدرتمند برای دستیابی به مشتریان هدف می‌تواند برگزاری سمینارهای کوچک برای ارائه محصولات و سخنرانی، نوشتن مقاله، اینترنت و عضویت در سازمان‌های تجاری باشد.

متوجه خواهید شد که تصمیمات خرید توسط روسا گرفته نمی شود. بلکه افراد قابل اعتماد و کارآمدی که دارای نفوذ و پول هستند و معمولا در رده های میانی شرکت هستند این تصمیمات را می گیرند. برای یافتن فردی که بر تصمیمات شرکت تأثیر دارد، باید با کارمندان، کارکنان و امنیت گفتگوی دوستانه و گرم داشته باشید. این افراد احتمالاً عناوین برجسته ای نخواهند داشت، اما تأثیر زیادی در تصمیم گیری های شرکت دارند. بستن معاملات بزرگ با شرکت ها دشوار است. زیرا شرکت ها با انجام کاری که همیشه انجام داده اند موفق می شوند و دوست ندارند روش ها و محصولات را تغییر دهند و از محصولات جدید استفاده کنند. برای فروش، به آنها اجازه دهید نمونه ای از محصول شما را امتحان کنند و به آنها فرصت دهید تا محصول شما را در چند مرحله بپذیرند.

آدم خوبی بودن

از آنجایی که شما رشد کسب و کار خود را راه اندازی می کنید زیرا معتقدید کار شما به نحوی جهان را بهبود می بخشد، موفقیت شما به کمک به مردم بستگی دارد تا کارهای درست را انجام دهند، صرف نظر از اینکه این رفتارهای خوب چقدر سودآور، دشوار یا آسان هستند.

“حتی اگر شکست بخورید، حداقل در چیزی با ارزش شکست خورده اید.”

«منتظر تولید یک محصول یا خدمات عالی نباشید. “آنچه به اندازه کافی خوب است به اندازه کافی خوب است.”

“هنر برندسازی ایجاد محصولی است که مردم را به وجد می آورد، امتحان کردن برای آنها آسان است و می خواهد شما را ذهن به ذهن تبلیغ کنند و جامعه ای برای محصولات شما ایجاد کنند.”

“موقعیت یابی در واقع چیزی بیش از پاسخ دادن به این سوال است که “چه کار می کنید؟” نیست.”

من هرگز نشنیده ام که محصولی خیلی کوتاه معرفی شود.»

بسیاری از طرح رشد کسب و کار گریزان و در رویا باقی خواهد ماند.»

سازمان‌ها با اجرای برنامه‌های خود به خوبی موفق می‌شوند، نه با داشتن طرح‌های تجاری بسیار خوب».

“اگر افرادی را که کار نمی کنند اخراج نکنید، به احتمال زیاد افرادی را که کار نمی کنند از دست خواهید داد.”

“هر فرد و سازمان بخشی از یک جامعه بزرگتر است.”

نویسنده: گای کاوازاکی – ترجمه: ژان بیگوسیان – تیم تحریریه مادیرسابز

پی دی اف را دانلود کنید