چگونه یک رهبر فکری می شوید؟
این یک سوال مهم است: اگر بتوانید صدای قابل اعتمادی در بازار خود شوید، موفق شده اید علاقه بازار هدف خود را به دست آورید.
آیا برای تقویت رهبری خود آماده اید؟ اگرچه سبک و شخصیت شما ممکن است متفاوت باشد، این 10 نکته می تواند به شما در بهبود استراتژی رهبری فکری کمک کند.
چگونه یک رهبر فکری شویم
- یک وبلاگ تجاری فعال داشته باشید
- با پست های مهمان مشارکت کنید
- محتوای طولانی را منتشر کنید
- پادکست خود را راه اندازی کنید
- در کنفرانس ها / رویدادها صحبت کنید
- در شبکه های اجتماعی به سوالات پاسخ دهید
- حوزه تخصص خود را برجسته کنید
- خود را در جزئیات غرق کنید
- گوش خود را روی زمین نگه دارید
- به بازخوردها گوش دهید (و از آنها بیاموزید).
1. یک وبلاگ تجاری فعال داشته باشید
راه اندازی وبلاگی که موضوعات مهم مرتبط با صنعتی را که در آن می فروشید پوشش می دهد، احتمالاً بهترین راه برای ایجاد و حفظ تصویر شما به عنوان یک رهبر فکری است. یک وبلاگ خوش نوشته باعث می شود مشتریان بالقوه و فعلی مطمئن شوند که محصولات و خدماتی که از شما خریداری می کنند با استفاده از تخصص صنعت ایجاد شده اند. حفظ یک وبلاگ تجاری فعال نه تنها به شما با حضور معتبرتر در صنعت پاداش می دهد، بلکه اگر به درستی انجام شود، مزایای تجاری بیشتری مانند تولید سرنخ بهبود یافته و بهینه سازی موتورهای جستجو را نیز به همراه خواهد داشت.
2. در پست های وبلاگ مهمان مشارکت کنید
هنگامی که به عنوان یک وبلاگ نویس تجاری معتبر با استفاده از وبلاگ خود مورد توجه قرار گرفتید، همچنین ایده خوبی است که به دنبال فرصت هایی برای ارائه مقالات مهمان به وبلاگ های رهبران فکری صنعت دیگر باشید. شناسایی شدن توسط رهبران فکری از قبل به عنوان منابع و همکاران قابل اعتماد، تخصص صنعت شما را مشروعیت بیشتری می بخشد.
3. محتوای طولانی ارسال کنید
انتشار محتوای طولانیتر مانند کتابهای الکترونیکی، مقالات سفید و حتی وبینارها به مشتریان احتمالی و مشتریان نشان میدهد که دانش شما در مورد موضوعات معین فراتر از پستهای وبلاگ ۶۰۰ کلمهای است. با انتشار کتابهای الکترونیکی آموزشی و یا سایر محتوای قابل دانلود، نشان میدهید که توانایی رهبری فکری در مقیاسی حتی بالاتر را دارید.
4. پادکست خود را راه اندازی کنید
یک جایگزین یا مکمل برای وبلاگ نویسی، شروع یک پادکست صوتی یا تصویری برنامه ریزی شده منظم، راه عالی دیگری برای نشان دادن رهبری فکری است. بحث درباره موضوعات مهم یا اخبار صنعت را در نظر بگیرید و از دیگر کارشناسان صنعت دعوت کنید تا به عنوان مهمان به شما بپیوندند تا سطح اعتماد عمیق تری ایجاد کنید.
5. در کنفرانس ها/رویدادها صحبت کنید
رهبری فکری شما نباید محدود به وب باشد. کنفرانس های حضوری و رویدادهای زنده دارایی های بازاریابی ارزشمندی هستند و شرکت در این گردهمایی ها می تواند برای تلاش های بازاریابی هر کسب و کاری ارزشمند باشد. برای صحبت در این نوع رویدادهای صنعتی درخواست دهید. با رویدادهای کوچکتر شروع کنید تا خود را با مدار سخنرانی در صنعت خود معرفی کنید و با کسب تجربه و احترام بیشتر به عنوان یک سخنران، به رویدادهای بزرگتر و معتبرتر بروید. هنگامی که تعاملات سخنرانی را ایمن کردید، همیشه مطمئن شوید که ارائه های شما تا حد امکان آموزشی و غیر تبلیغاتی برای حداکثر اعتبار هستند.
6. در شبکه های اجتماعی به سوالات پاسخ دهید
این احتمالاً یکی از سادهترین تاکتیکهای رهبری فکری است که میتوان همیشه با آن همراه بود. رسانههای اجتماعی مملو از افرادی هستند که سعی میکنند بیشتر بیاموزند یا پاسخ سوالات خود را بیابند. نظارت بر سایت های رسانه های اجتماعی برای مسائل مرتبط با صنعت می تواند به شما در شناسایی فرصت هایی برای به اشتراک گذاشتن تخصص خود کمک کند.
LinkedIn Answers بستر مناسبی برای این کار است که به شما امکان می دهد سوالات کاربران را بر اساس صنعت و موضوع جستجو کنید. همچنین، از جستجوی توییتر برای یافتن سوالات کاربران در توییتر استفاده کنید. Quora و Facebook نیز مکانهای عالی برای جستجو هستند.
هنگامی که سؤالاتی را شناسایی کردید که می توانید به آنها پاسخ مفیدی بدهید، به آنها به شیوه ای آموزنده و غیر تبلیغاتی پاسخ دهید. (اگر بتوانید به یک پست وبلاگی که نوشته اید که موضوع مورد نظر را گسترش می دهد، پیوند دهید، امتیاز اضافی!)
7. حوزه تخصص خود را برجسته کنید
شما نمی توانید در همه چیز عالی باشید. برای رهبران فکری، این بیانیه کلی با توصیه خاصی همراه است: سعی نکنید تمام سوالات مصرف کننده باشید. در عوض، برای ارائه بینش و مشاوره قابل اعتماد، بر حوزه تخصص خود تکیه کنید.
به عنوان مثال، اگر شما در فرآیندهای مالیات و صورتحساب کسب و کار متخصص هستید، باید تمرکز محتوای شما باشد. اگر کاربران سوالاتی خارج از این حوزه می پرسند، به جای تلاش برای پر کردن جاهای خالی، آنها را به رهبر دیگری که ممکن است پاسخ را بداند، راهنمایی کنید.
این نه تنها اعتبار شما را در چشم مخاطبان افزایش می دهد، بلکه به شما فرصتی می دهد تا چیز جدیدی یاد بگیرید.
8. خود را در جزئیات غرق کنید
آیا می خواهید مخاطب ایجاد کنید؟ در جزئیات آنچه به شما کمک کرد به جایی که امروز هستید و آنچه در طول راه یاد گرفتید برسید.
دلیل این امر این است: اینترنت پر از پستها و وبلاگهای عمومی است که «نکات» یا «تاکتیکها» را بدون جزئیات زیاد ارائه میدهند، که آنها را برای کاربران بیش از آنکه کاربردی باشد خستهکننده میکند. برای تبدیل شدن به یک رهبر فکری، تجربیات خود را به کار ببرید و جزئیات را ارائه دهید، از توصیف موفقیتهای بزرگتان گرفته تا تجزیه و تحلیل عمیق شکستهایتان و آنچه از تجربه برداشتهاید.
به زبان ساده؟ هرچه جزئیات معتبرتری ارائه دهید، بهتر است.
9. گوش خود را روی زمین نگه دارید
صنعت شما ثابت نیست. ابزارها و فن آوری های جدید به طور مداوم در حال توسعه و پیاده سازی هستند و به نوبه خود روش های آشنا را تغییر می دهند یا جایگزین می کنند.
در نتیجه، رهبر فکری بودن در صنعت به این معنی است که گوش خود را روی زمین نگه دارید و مراقب آنچه در حال رخ دادن است باشید تا بتوانید آخرین اخبار را به مخاطبان خود ارائه دهید. این اغلب وقتی با نکته پنجم در لیست ما ترکیب می شود آسان تر می شود – سخنرانی در کنفرانس ها و رویدادها. اگر بتوانید یک شبکه تجاری مستحکم بسازید، می توانید یکی از اولین افرادی باشید که از پیشرفت های جدید مطلع می شوند.
10. به بازخوردها گوش دهید (و از آنها بیاموزید).
همه محتوای شما را دوست ندارند. برخی از کاربران به سادگی از نحوه ساختار و ارائه وبلاگ یا پادکست خود لذت نخواهند برد، در حالی که برخی دیگر انتقادات واقعی تری خواهند داشت.
در حالی که می تواند چالش برانگیز باشد، ارزش آن را دارد که این بازخورد مشروع را مورد توجه قرار دهیم، به خصوص اگر سازگار باشد. اگر چندین کاربر در مورد اشتباهی که شما مرتکب میشوید همان حرف را میزنند، یا نگرانیهایی در مورد پیچیدگی موضوع دارند، ارزش آن را دارد که لحظهای به بازخورد آنها توجه کنید و تغییراتی را بر اساس آن اعمال کنید.
رهبران فکری مردم هستند – گوش دادن و یادگیری از بازخورد ظرفیت رشد را نشان می دهد و می تواند شهرت شما را بهبود بخشد.
یک رهبر فکری واقعی شوید
رهبران فکری واقعی بر ارائه ارزش به مشتریان فعلی و خریداران بالقوه و شرکای تجاری تمرکز می کنند. هدف اصلی آنها هدایت بازدید از وب سایت یا مکالمات فروش نیست – اگرچه نتیجه غیرمستقیم اعتماد و احترام احتمالاً تجارت بیشتر خواهد بود – بلکه ارائه محتوای جذاب، متقاعد کننده و معتبر است.
یادداشت سردبیر: این پست در اصل در آگوست 2011 منتشر شده است و برای کامل شدن به روز شده است.