برای درک طراحی انسان محور، بیایید با آنچه که نیست شروع کنیم.

تصور کنید در یک شرکت طراحی بازی کار میکنید و یک روز رئیستان به سراغ شما میآید و میگوید: «نوجوانها این روزها باید گوشیهایشان را کنار بگذارند. بیایید یک بازی تخته جدول کلمات متقاطع برای نوجوانان ایجاد کنیم – آنها از آفلاین بودن لذت خواهند برد.
رئیس شما نیت خوبی دارد، اما نیت او با واقعیت کاربر شما مطابقت ندارد. ایده او همدلی با علایق نوجوانان ندارد و راه حلی نیست که خواسته ها و نیازهای آنها را برآورده کند.
طراحی انسان محور چیست؟
طراحی انسان محور یک روش حل مسئله است که از شما می خواهد هنگام حل یک مشکل، نیازهای کاربر خود را در اولویت قرار دهید. برای استفاده از طراحی انسان محور برای فرآیند خلاقیت خود، باید کاربر خود را عمیقاً بشناسید، با مشکل واقعی که با آن روبرو هستند همدلی کنید و راه حل هایی را ارائه دهید که آنها از آن استقبال می کنند. طراحی انسان محور به معنای ایجاد محصولاتی است که مشکلات کاربران شما را حل می کند و به آنها کمک می کند زندگی بهتر و آسان تری داشته باشند.
حالا بیایید به یک نمونه واقعی از طراحی انسان محور نگاه کنیم: جعبه های اشتراک غذا.
HelloFresh را در نظر بگیرید که در سال 2011 توسط دومینیک ریشتر، توماس گریزل و جسیکا نیلسون تأسیس شد. این شرکت یک جعبه غذای تازه را با دستور العمل های آسان درب منزل شما تحویل می دهد. بنیانگذاران دریافتند که مردم در یافتن زمان برای خرید مواد غذایی مشکل دارند و برای تهیه غذاهای سالم با قیمت مقرون به صرفه تلاش می کنند – آنها راه حلی برای هر دو مشکل ارائه کردند.
بر خلاف رئیس شما در مثال اول، بنیانگذاران HelloFresh ایده ای غیر مرتبط با نیازهای واقعی مصرف کننده ایجاد نکردند. در عوض، آنها متوجه مبارزه ای شدند که یک نفر با آن روبرو بود و سپس شروع به ارائه راه حل کردند. بنابراین، می توان استدلال کرد که طراحی انسان محور رویکرد ایمن تر و قابل اعتمادتر برای حل مسئله است.
چه نقش شما مستلزم ارائه ایده در جلسات بازاریابی باشد یا طراحی محصولاتی که شرکت شما می فروشد، مهم است که فرآیند طراحی انسان محور را بدانید. با قرار دادن کاربر خود در خط مقدم فرآیند خلاقانه خود، اطمینان حاصل می کنید که هر محصولی که ایجاد و توزیع می کنید یک راه حل واقعی و بلند مدت برای نیازهای کاربر شما باشد. اگر این کار را به درستی انجام دهید، پایگاه مشتریان قابل اعتمادتر و وفادارتری به دست خواهید آورد.
اکنون که اهمیت طراحی انسان محور را پوشش دادیم، بیایید به مراحل مختلف فرآیند طراحی انسان محور بپردازیم و به چند نمونه نگاه کنیم تا بتوانید از اجرای استراتژی برای خودتان اطمینان داشته باشید.
فرآیند طراحی انسان محور
IDEO – شرکت طراحی جهانی اولین ماوس کامپیوتر اپل، Palm Pilot، در سال 1998 و دیگران – سه مرحله را برای فرآیند طراحی انسان محور پیشنهاد کرد که به آنها کمک کرد تا چنین محصولات موفق و طولانی مدتی ایجاد کنند.
سه مرحله از فرآیند طراحی انسان محور عبارتند از الهام، ایده پردازی و تحقق.
فاز اول: الهام
مرحله الهام مستلزم تحقیقات میدانی واقعی است. شما باید مستقیماً با مخاطبان هدف خود درگیر شوید تا بزرگترین مشکلات و نکات دردناک آنها را درک کنید. مهم است که در مورد مخاطب هدف خود تحقیق کنید. می خواهید بدانید: چه چیزی کاربر شما را خوشحال می کند؟ چه چیزی آنها را ناامید کرد؟ اول صبح چه می کنند؟ آنها چگونه محتوا را دریافت می کنند؟ چه چیزی بیشترین زمان را از آنها می گیرد؟
در اصل، شما می خواهید از دیدگاه آنها ببینید.
چندین روش مختلف وجود دارد که می توانید برای تحقیق در مورد مخاطبان خود از آنها استفاده کنید. به عنوان مثال، می توانید نظرسنجی مشتریان را از طریق ایمیل ارسال کنید یا یک فرم ارسال نظرسنجی در یکی از صفحات وب خود ایجاد کنید. اگر برای وادار کردن افراد برای تکمیل نظرسنجی مشکل دارید، میتوانید مشوقهایی مانند تخفیف 10 درصدی در خرید بعدی آنها یا بلیط قرعهکشی همراه با جایزه ارائه دهید.
اگر با نظرسنجی راحت نیستید، می توانید یک گروه متمرکز را تسهیل کنید.
اگر اغلب از طریق تلفن یا ایمیل با کاربران ارتباط برقرار می کنید، ممکن است در مورد مشکلاتی که آنها به صورت ارگانیک دارند بشنوید.
اگر هنوز مطمئن نیستید که کدام جهت را انتخاب کنید، برای ایده های بیشتر، 19 ابزار و منابع تحقیقات بازار را بررسی کنید.
هنگامی که تحقیقات بازار خود را انجام دادید، با تیم خود تمام مشکلات پیش پا افتاده و بزرگی که کاربر شما با آن دست و پنجه نرم می کند (البته در مجموعه مهارت یا محصولات شما) فهرست کنید. به بزرگترین مشکلاتی که کاربر شما با آن مواجه است فکر کنید و چگونه محصولات شما می توانند برای حل این مشکلات بهتر شوند.
مرحله دوم: ایده.
مانند بنیانگذاران HelloFresh، تیم شما باید آینده ای را تصور کند که هنوز وجود ندارد. اکنون که می دانید کاربر شما با چه مشکلاتی مواجه است، چه راه حل هایی می تواند به آنها کمک کند تا بهتر، شادتر و سازنده تر شوند؟
مرحله ایده، جلسه طوفان فکری شما با عنوان «ایده بد وجود ندارد» است. این امر مستلزم ایجاد و ویرایش یک لیست طولانی از شما و همکارانتان است. ایده های خوب را در نظر بگیرید و آنها را بهتر کنید. آنها را اصلاح و اصلاح کنید. تمام راههای مختلفی را تصور کنید که میتوانید مشکل یک مشتری، بزرگ یا کوچک را حل کنید.
هنگامی که مطمئن شدید که ایده ای واقع بینانه و انسان محور برای رفع نیاز مشتری دارید، باید تصور کنید که چگونه یک محصول می تواند آن راه حل را حل کند.
بیایید از مثال HelloFresh خود استفاده کنیم تا این مرحله را واضح تر ببینیم. در فاز دو، ایده، شما قبلاً متوجه شده اید که مردم برای خرید مواد غذایی وقت ندارند و وعده های غذایی سالم می خواهند (این مرحله یک بود). در این مرحله شما یک لیست طولانی از راه حل های بالقوه ایجاد کرده اید. «آموزش های یوتیوب برای ایجاد غذاهای سالم؟ کتاب آشپزی بنویسید؟ به کسی پول بدهید که به خانه شما بیاید و برای شما غذا درست کند؟ برای یک کامیون برای تحویل غذای سالم به درب منزلتان بپردازید؟»
در پایان، تیم شما تصمیم گرفت – آه! ما یک سرویس اشتراک غذا ایجاد خواهیم کرد.
اکنون می خواهید این محصول را روی فرد ایده آل خود نمونه اولیه و آزمایش کنید.
به یاد داشته باشید، کل پیشفرض پشت طراحی انسانمحور این است که به نیازهای واقعی کاربر خود بپردازید و راهحلی برای آن نیازها ارائه دهید. اگر در مورد محدودیت های محصول خود بازخورد دریافت کردید، ناامید نشوید – الهام بگیرید. این بازخورد دقیقاً همان چیزی است که شما برای اطمینان از اینکه محصول شما جذابیت بلندمدت در بین کاربران هدف شما به دست می آورد، به آن نیاز دارید.
فاز سوم: اجرا
بنابراین شما یک نمونه اولیه از محصول خود را ساخته و آزمایش کرده اید، بازخورد جمع آوری کرده اید و آماده ارائه آن برای مخاطبان گسترده تر هستید.
اکنون زمان بازاریابی محصول خود است. در نهایت، شما می خواهید خود را به جای مصرف کننده خود تصور کنید و سپس از این منظر برای آنها بازاریابی کنید: اگر جای آنها بودم چگونه می خواستم درباره این محصول یاد بگیرم؟
از آنجایی که محصول شما حول محور مبارزات کاربر شما می چرخد، می خواهید یک استراتژی بازاریابی موثر ایجاد کنید تا در مورد محصول خود به عنوان یک راه حل بلندمدت برای یک مبارزه واقعی، اخباری را منتشر کنید.
همچنین میتوانید با کسبوکارهای دیگری که راهحلهای مشابهی ارائه میدهند یا مخاطبانی را با مشکلات مشابه به اشتراک میگذارند، شریک شوید. با شراکت با یک رشد کسب و کار، می توانید بیش از یک راه حل کامل به کاربر ارائه دهید.
نمونه هایی از طراحی انسان محور
1. مسواک کلگیت
مسواک Colgate-Palmolive، Acti-Brush، یک نوآوری در دهه 1990 بود، اما مسواک های رقیب از آن زمان در بازار از Colgate پیشی گرفتند. Colgate-Palmolive یک شرکت مشاوره طراحی با تمرکز بر طراحی انسان محور، Altitude را برای ایجاد یک مدل مسواک جدید استخدام کرد.
تیم Altitude تحقیقات گستردهای روی مخاطبان انجام داد و سپس Motion را توسعه داد، مسواک جدید، باریکتر و قدرتمند با سرهای نوسانی و گردنی کمانی. کل محصول، از ویژگی های سطحی گرفته تا عملکرد، حول یک سوال مهم متمرکز شده است: آیا این محصول به نیازهای کاربران ما پاسخ خواهد داد؟ در پایان، Motion با موفقیت یک مشکل مصرفکننده را حل کرد – نیاز به یک مسواک نازک که هنوز هم میتواند عملکردی داشته باشد – که صنعت قبلاً نادیده گرفته شده بود.
منبع تصویر
2. Spotify
روزهایی را به یاد بیاورید که 1.99 دلار برای آن پرداخت کردید یکی آهنگ یا سرگردان در راهروهای Walmart به دنبال آلبوم مورد علاقه خود هستید؟
میتوانم بگویم یکی از چشمگیرترین نمایشهای طراحی انسانمحور Spotify است، محصولی که به من نشان داد روش قبلی من برای خرید موسیقی قبل از اینکه حتی آن را بهعنوان چنین تشخیص دهم، مشکلساز بوده است.
Spotify با همدلی با تلاش کاربران خود برای پرداخت هزینه موسیقی از منابع مختلف موفق شد و راه حلی را ایجاد کرد که همه ما می توانیم از آن استقبال کنیم. به لطف Spotify، کاربران می توانند با یک هزینه ماهانه تمام آهنگ های خود را در یک مکان دریافت کنند. من حاضرم برای این نوع خدمات شخصی، شخصی و مفید هزینه بیشتری بپردازم.

منبع تصویر
3. فیت بیت
قبل از ردیاب های مناسب تناسب اندام، باید تخمین بزنیم که در یک روز چه مقدار کالری سوزانده ایم و انگیزه ذاتی برای فعالیت بیشتر را بیابیم (که همه ما می دانیم منبع غیر قابل اعتمادی است).
اختراع محصولاتی مانند Fitbit غیرقابل انکار انسان محور است. مخترعان ردیاب های تناسب اندام چالش های افراد را با ردیابی و حفظ اهداف تناسب اندام شناختند و راه حل بلند مدت مفیدی ارائه کردند. این محصول با در نظر گرفتن کاربر کار می کند و به او می گوید که چقدر کالری سوزانده است و از او می خواهد که بیشتر ورزش کند.

منبع تصویر
4. ونمو
Venmo نمونه دیگری از محصولی است که قبل از اینکه اکثر مردم بدانند مشکلی وجود دارد، آن را حل می کند. من شخصاً تا زمانی که ونمو راه حلی ارائه نکرد، ندیدم که مبادله پول چقدر دست و پا گیر است.
بنیانگذاران Venmo، اندرو کورتینا و اکرام ماگدون اسماعیل، تنها زمانی ایده ونمو را مطرح کردند که با مشکل مواجه شدند. به نیویورک رفتند و اکرام کیف پولش را فراموش کرد. اندرو هزینه همه چیز را پرداخت و در پایان سفر اکرام برای او چک نوشت.
در طول این مبادله پول، آنها فکر کردند: «چرا این هنوز بهترین راه برای مبادله پول است؟ چرا ما نمی توانیم این کار را در تلفن هایمان انجام دهیم؟
بنیانگذاران ونمو باید مشکلی را که با آن مواجه شده اند حل کنند و راه حلی بسازند که افراد دیگر نیز بتوانند از آن بهره ببرند.

منبع تصویر
احساس الهام گرفتن؟
امیدواریم این نمونه ها سودمندی طراحی انسان محور را در ایجاد محصولات بادوام و نوآورانه تایید کند. شما اکنون آماده اید تا از زاویه ای جدید – از زاویه انسانی – با فرآیند خلاقیت خود مقابله کنید.