ارزیابی صحیح به طور چشمگیری بر تفکر انتقادی تأثیر می گذارد. در واقع، اگر کسی بر مهارت ارزشیابی تسلط نداشته باشد، نمی تواند ادعا کند که یک متفکر انتقادی است. با ارزیابی صحیح می توان ادعاها و استدلال های مختلف را به صورت منطقی و تفصیلی بررسی کرد و به جای پذیرش یا رد متعصبانه آنها، به دنبال دلایل و مستنداتی برای تأیید یا رد آنها بود. در این مقاله پس از تعریف دقیق ارزشیابی به تبیین عناصر مختلف و روش های تفکر انتقادی آن می پردازیم.
منظور از ارزشیابی در تفکر انتقادی چیست؟
بررسی و قضاوت در مورد کیفیت، ارزش یا اهمیت مراجع را امتیازدهی می گویند. در فرآیند ارزیابی نقاط قوت و محدودیت منابع، اطلاعات را در مقابل تحقیقاتی که انجام میدهیم بررسی میکنیم تا از تفکر جانبدارانه جلوگیری کنیم. در فرآیند ارزیابی باید به سوالات زیر پاسخ دهیم:
- نقاط قوت و ضعف این منبع یا استدلال چیست؟
- ادعاها تا چه اندازه با دلایل و شواهد پشتیبانی می شوند؟
- کدام ادعاها نیاز به بررسی بیشتر دارند؟
- کیفیت یک مرجع یا استدلال در یک موضوع خاص با سایر مراجع در همان موضوع چگونه است؟
- ارزیابی این منبع یا استدلال چه کمکی به دانش امروز جهان می کند؟
- ارزیابی کلی ما از این منبع یا استدلال چیست؟
یک ارزیابی مناسب باید با تجزیه و تحلیل پشتیبانی شود. در واقع، تجزیه و تحلیل به ما این امکان را می دهد که منابع خود را به عناصر تشکیل دهنده آنها تقسیم کنیم و ببینیم چگونه با هم کار می کنند.
پس از انجام تجزیه و تحلیل، نوبت به ارزیابی می رسد که کل گزارش و اجزای آن را ارزیابی می کند تا کیفیت، ارزش یا اهمیت آنها را قضاوت کند. اگر بخواهیم واقعاً انتقادی فکر کنیم، باید آگاه باشیم که بدون تحلیل ارزیابی ما ممکن است مغرضانه یا حتی ناقص باشد.
چرا ارزشیابی در تفکر انتقادی اینقدر مهم است؟!
همانطور که گفتیم، مهارت ارزشیابی یکی از موضوعات کلیدی در تفکر انتقادی است. ارزیابی استدلال های ارائه شده توسط دیگران، تفکر انتقادی ما را عمیق تر می کند و به ما امکان می دهد استدلال های قوی تر و دقیق تری ایجاد کنیم.
ارزیابی ما را وادار می کند که از سوالات ساده نگذریم و به همه چیز نگاهی تحلیلی و دقیق داشته باشیم. همانطور که در ادامه خواهیم دید، برای تشکیل یک ارزیابی مناسب، باید ادعاها، شواهد و دلایل پیرامون استدلال را به دقت بررسی کرد. اگر در برخورد با هر مشکلی چنین راهنمایی داشته باشیم، طبیعتاً مهارت های تحلیلی ما تا حد زیادی بهبود می یابد.
در این میان فراموش نکنیم که در یک فرآیند ارزشیابی مناسب می توان با مطالعه و تحقیق در اسناد و دلایل مختلف، دانش و درک خود را از موضوع افزایش داد.
نحوه ارزیابی منابع، استدلال ها، شواهد و روش ها
تا اینجا در مقاله دیدیم که منظور از «ارزیابی» بررسی دقیق و علمی اقوال و ادله ارائه شده است که برای رسیدن به نتیجه منطقی و صحیح انجام می شود. اما باید مراقب بود که روشهای ارزیابی منابع، استدلالها، شواهد و روشها با یکدیگر متفاوت بوده و هر کدام به نحوی انجام شود.
ارزیابی منابع
برای ارزیابی منابع، باید قوانین و قراردادهای حاکم بر حوزه علمی مورد نظر را در نظر بگیریم. اگرچه میتوانیم از سؤالات ارزشیابی ذکر شده در بالا در اینجا استفاده کنیم، برخی از منابع به معیارهای ارزیابی خاص تری نیاز دارند. اگر در حال بررسی منابع یا متون پژوهشی هستیم، یا در حال نوشتن نقد کتاب، بررسی مقاله یا تحلیل انتقادی یک موضوع هستیم، باید دو نکته زیر را در نظر بگیریم:
- منبع خود را به درستی تجزیه و تحلیل کنید و بحث را به طور کامل برای ارزیابی استدلال ها، شواهد و روش ها اعمال کنید. (یعنی نکاتی که در ادامه مقاله آمده است.)
- یاد بگیرید که چگونه استدلال خود را توسعه دهید.
ارزیابی استدلال ها: رویکرد پرسشگری
یک رویکرد مؤثر برای ارزیابی استدلال، پاسخ دقیق به سؤالات زیر است:
- این استدلال چقدر به موضوع یا مشکل رسیدگی می کند؟
- آیا استدلال حاضر نتیجه روشن و متمایزی دارد؟
- آیا نتیجهگیری بهطور منطقی از استدلالها و اظهارات بیان شده نتیجه میگیرد؟
- آیا اظهارات ضمنی وجود دارد که با شواهد یا استدلال ها در تضاد باشد؟
- کیفیت و ارتباط شواهد مورد استفاده در استدلال چگونه است؟
- چه مقدار از شواهد در این زمینه علمی یا تحقیقاتی استفاده می شود؟
- ادعاهای مطرح شده در استدلال چقدر معقول است؟
- آیا می توانیم سوگیری ها یا استدلال های نادرست را تشخیص دهیم؟
هنگامی که به این سؤالات (و سایر سؤالات ارزیابی پروژه) پاسخ دادیم، می توانیم ارزیابی اساسی خود را تدوین کنیم. در زیر مثالی ارائه می کنیم که به وضوح نحوه ارزیابی یک استدلال ساده را نشان می دهد. اگر سلسله مقالات دیدارد در مورد تفکر انتقادی را خوانده ایم، باید مثال مربوط به احتمال باران را به خاطر بسپاریم. هر بخش از فرآیند ارزیابی در این مثال به دو بخش «تحلیل و تحلیل» و «ارزیابی» تقسیم میشود.
1) شواهد: نزدیک شدن طوفان در نقشه آب و هوا
- تجزیه و تحلیل: نویسنده از وب سایت بخش هواشناسی برای این پیش بینی استفاده کرده است. نمایش رادار 10 دقیقه در زمان واقعی تاخیر دارد. با این حال، به ما کمک می کند تا حرکت ابرهای بارانی را ببینیم.
- رتبه بندی: استدلالی که در اینجا مطرح می کنیم بر اساس بهترین شواهد موجود است. حتی نویسنده می تواند با استفاده از ابزارهای موجود، احتمال بارندگی را به درصد تخمین بزند.
2) دلیل: احتمالاً باران خواهد آمد.
- تجزیه و تحلیل: نویسنده فرض می کند که ابرهای بارانی در یک الگوی قابل پیش بینی حرکت می کنند. بر این اساس وی پیش بینی می کند که در منطقه بارندگی داشته باشد. در اینجا، عبارت “احتمالا” بیش از 50٪ باران را پیش بینی می کند. اما نه 100 درصد
- رتبه بندی: نویسنده ارزیابی صحیحی از احتمال بارندگی انجام داده است. اما باید به خاطر داشته باشیم که او می توانست برای برآورد دقیق تری از تخمین درصدی که اداره هواشناسی ارائه کرده است استفاده کند. در واقع، یکی از محدودیت های استدلال، کلمه «احتمالاً» است که به چیزی بیش از 50 درصد اشاره دارد. مطمئناً یک تخمین درصد دقیق، مثلاً 80 درصد، استدلال نویسنده را تقویت می کند.
3) ادعا: ما باید یک چتر حمل کنیم.
- تجزیه و تحلیل: نویسنده بر اساس شواهد و استدلال خود می پذیرد که حمل چتر در مواقع بارندگی پیشنهاد خوبی است. بنابراین او نتیجه می گیرد: “ما باید یک چتر بگیریم و از آن استفاده کنیم.”
- رتبه بندی: در اینجا، ارزیابی حکم می کند که گزاره (به طور کلی) معتبر باشد. زیرا شواهد و استدلال به این نتیجه رسیده اند که احتمال بارندگی وجود دارد. اما ما نباید همه چیز را متعصبانه بگیریم. به عنوان مثال، تمرکز بر چتر به عنوان تنها راه حل مشکل می تواند یکی از محدودیت های استدلال باشد. چرا؟ زیرا برخی از افراد ممکن است ترجیح دهند برای جلوگیری از خیس شدن در باران، از بارانی استفاده کنند یا با خودروی سقف دار رانندگی کنند.
دلیل: رویکرد گام به گام
روش دیگر برای ارزیابی استدلال ها پیروی از یک رویکرد گام به گام است. این رویکرد کمی سیستماتیک تر است و همان اصول ذکر شده در روش پرسش 6 مرحله ای بالا را اعمال می کند. توجه داشته باشید که این رویکرد برای ارزیابی استدلال های پیچیده و بررسی منابع متعدد با استفاده از معیارهای یکسان مفیدتر است.
ممکن است بر اساس ارزیابی های خود یا پروژه ای که روی آن تمرکز می کنیم، این مراحل را در صورت نیاز تنظیم کنیم. همانطور که مراحل را دنبال می کنیم، می توانیم با طراحی “نقشه استدلال” کار خود را دقیق تر و سریعتر کنیم.
1) ارزیابی استدلال اصلی
هر منبع اطلاعاتی دارای یک پیام کلیدی است که به عنوان استدلال اصلی یا مرکزی آن منبع ارائه می شود. این استدلال از نظر نقاط قوت و محدودیت های آن باید به دقت مورد بررسی قرار گیرد.
2) پرداختن به ادعاها یا استدلال های ضمنی
در مرحله دوم باید بررسی کنیم که آیا استدلال به گونه ای ارائه شده است که مخاطب را به نتیجه گیری سوق دهد؟ حتی اگر استدلال صریحاً بیان نشده باشد، قطعاً از یک نتیجه مشخص ناشی می شود.
3) ارزیابی شواهد
یک ادعای معتبر باید با شواهد قابل اعتماد از منابع معتبر پشتیبانی شود. ادعاهایی که فاقد مدرک یا شواهد هستند، مفروضات یا نظرات ضعیفی هستند که به طور طبیعی منجر به استدلال ضعیف می شوند.
4) ارزیابی استدلال
یک استدلال قوی ارتباط منطقی بین یک ادعا و شواهد مرتبط با آن را توضیح می دهد.
5) توجه به محدودیت ها
یک استدلال منطقی و مستدل، محدودیت ها و سوگیری های احتمالی را در نظر می گیرد. برای اینکه ببینیم یک استدلال قوی یا ضعیف است، میتوانیم منابع دیگر را با استدلال در همان موضوع بررسی کنیم.
6) تدوین ارزیابی
ارزیابی نهایی ما باید کیفیت منابع یا استدلالها را به دور از هرگونه سوگیری و سوگیری در نظر بگیرد. همچنین باید نقاط قوت، محدودیت ها و ارزش خود را برجسته کند.
روش ها و شواهد
در ارزیابی روشها و شواهد، یک قاعده کلی وجود دارد که میگوید: روشهای قابل اعتماد، زمانی که به خوبی به کار گرفته شوند، منجر به شواهد قابل اعتماد میشوند. هنگامی که از روش ها یا شواهد به دست آمده از منابع دیگر استفاده می کنیم، باید سؤالات درستی بپرسیم تا مطمئن شویم که روش ها و شواهد برای هدف ما معتبر، مناسب و دقیق هستند.
در مورد اینکه کدام روش و شواهد قوی یا ضعیف است، باید رشته و حوزه علمی مورد نظر را در نظر گرفت. در واقع، هنگام ارزیابی روش ها و شواهد، باید دستورالعمل ها، استانداردها و انتظارات حوزه علمی مورد نظر خود را در نظر بگیریم.
نتیجه
ارزشیابی صحیح یکی از مهارت های اساسی تفکر انتقادی است. در مطالب قبلی گفتیم که تفکر انتقادی به معنای بررسی و ارزیابی ادعاها، دلایل و موارد است. این فرآیند شامل شناسایی مشکلات، یافتن راه حل و تصمیم گیری منطقی و علمی است. بنابراین بدون ارزیابی صحیح نمی توان تفکر انتقادی را به صورت جامع و همه جانبه انجام داد. ارزیابی نادرست می تواند منجر به استدلال اشتباه و تصمیمات اشتباه شود. به همین دلیل بهتر است ارزیابی صحیح را با توجه به نکاتی که در این مقاله مطرح کردیم یاد بگیریم و با به کارگیری آن بتوانیم تصمیمات شخصی و حرفه ای خود را بهبود ببخشیم.