در دنیای پررقابت امروز، بازاریابی دیگر یک انتخاب نیست؛ بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا و رشد هر کسبوکاری، از استارتاپهای نوپا گرفته تا شرکتهای بزرگ و باسابقه، محسوب میشود. هر روزه با انبوهی از پیامهای تبلیغاتی در پلتفرمهای مختلف مواجه هستیم که هر یک دنبال جلبتوجه ما هستند. در این میان، کسبوکارهایی موفقتر عمل میکنند که بتوانند فراتر از روشهای سنتی و گاه پرهزینه، راهکارهایی خلاقانه و هوشمندانه برای معرفی محصولات و خدمات خود به مخاطبان هدف پیدا کنند.
آیا روشی وجود دارد که بتواند با کمترین هزینه، بیشترین اثربخشی را داشته باشد و پیام ما را مانند یک موج قدرتمند به دست هزاران و حتی میلیونها نفر برساند؟ خوشبختانه پاسخ «مثبت» است. در این مقاله، قصد داریم به یکی از جذابترین و پویاترین استراتژیهای بازاریابی بپردازیم؛ روشی که اگر درست اجرا شود، میتواند تحولی شگرف در دیده شدن برند ایجاد کند و نامتان را سر زبانها بیندازد.
با ما همراه باشید تا گامبهگام با اصول و تکنیکهای ساخت پیامهایی آشنا شویم که مخاطبان نهتنها آنها را با اشتیاق دریافت میکنند؛ بلکه خودشان نیز به مبلغ آن تبدیل میشوند.
بازاریابی دهانبهدهان
همانطور که میدانید تاثیرگذارترین روش بازاریابی، بازاریابی دهانبهدهان است؛ یعنی بدون اینکه ما کار خاصی انجام دهیم مشتری راضی یا فردی که از خدمات ما استفاده کرده است، ما را به دیگران معرفی میکند و حتی توصیه میکند که از خدمات و محصولات ما استفاده شود.
نکته مهمی که وجود دارد این است که بعضی از محصولات و خدمات واقعا عالی هستند و هیچوقت بهصورت دهانبهدهان تبلیغ نمیشوند و کسی درمورد آنها صحبت نمیکند.
چگونه میتوانیم پیام بازاریابی تهیه کنیم یا کارهایی انجام دهیم که احتمال انتشار دهانبهدهان مطالب ما خیلی بیشتر شود و مردم به یکدیگر محصولات و خدمات ما را توصیه کنند. موضوع این است مردم وقتی به یکدیگر میرسند، درمورد چه موضوعاتی صحبت میکنند؟
خودتان را تصور کنید اگر در محل کار همکارانی دارید، زمان صرف ناهار معمولا درمورد چه موضوعاتی صحبت میکنید و درمورد چه موضوعاتی هیچوقت صحبت نمیکنید.
نکته بسیار کلیدی و مهم این است که مردم در مرحله اول دوست دارند فقط درمورد خودشان صحبت کنند و با دستگاههای FMRI بررسیهایی انجام شده است که نشان میدهد وقتی مردم درمورد خودشان صحبت میکنند احساسی که ایجاد میشود مشابه حالتی است که درحال صرف یک شام خیلی خوشمزه هستند یا هدیه خیلی ارزشمند دریافت میکنند.
حالا که فهمیدیم بازاریابی دهانبهدهان چقدر مهم است و مردم دوست دارند درمورد چهچیزی صحبت کنند، بیایید ببینیم «بازاریابی ویروسی» چیست و چگونه میتواند به این فرایند کمک کند.
بازاریابی ویروسی
خب، احتمالا کنجکاو شدهاید که این روش جادویی که در مقدمه به آن اشاره کردیم چیست؟
منظور ما از «پیامرسانی ویروسی» یا به اصطلاح رایجتر، «بازاریابی ویروسی» (Viral Marketing)، نوعی استراتژی بازاریابی است که در آن، پیام یا محتوای تبلیغاتی بهصورت خودجوش و تصاعدی توسط خود مخاطبان دستبهدست میشود و گسترش پیدا میکند، درست مانند یک ویروس که از فردی به فرد دیگر منتقل میشود.
در واقع، بهجای اینکه بهعنوان صاحب کسبوکار، هزینههای گزافی برای نمایش مکرر تبلیغ در رسانهها بپردازید، در بازاریابی ویروسی، محتوایی آنچنان جذاب، سرگرمکننده، مفید یا احساسبرانگیز خلق میکنید که مخاطبان پس از دیدن یا خواندن آن، بهطور داوطلبانه و با اشتیاق، آن را با دوستان، خانواده و دنبالکنندگان خود در شبکههای اجتماعی، پیامرسانها یا از طریق ایمیل، بهاشتراک میگذارند.
چرا «ویروسی»؟
این اصطلاح بهدلیل شباهت الگوی انتشار این نوع پیامها با نحوه شیوع ویروسهای بیولوژیکی بهکار میرود. همانطور که یک ویروس با آلوده کردن یک میزبان و سپس انتقال به میزبانهای دیگر سریعا پخش میشود، یک پیام ویروسی نیز از طریق اشتراکگذاریهای فردی، سریع میان جمعیت وسیعی از مردم منتشر میگردد. هر فردی که پیام را دریافت و بهاشتراک میگذارد، بهنوعی به یک «ناقل» جدید برای آن پیام تبدیل میشود و به رشد تصاعدی دامنه دسترسی آن کمک میکند.
هدف اصلی در بازاریابی ویروسی، ایجاد یک «همهگیری مثبت» حول یک برند، محصول، یا یک ایده است؛ بهطوری که پیام با کمترین دخالت مستقیم از سوی فرستنده اولیه، بهشکل گستردهای دیده و شنیده شود. این روش درصورت موفقیت، میتواند منجر به افزایش آگاهی از برند، جذب مشتریان جدید و ایجاد وفاداری در مخاطبان با هزینهای بهمراتب کمتر از تبلیغات سنتی شود.
رمزگشایی از ذهن مخاطب: چرا پیامها ویروسی میشوند؟
شاید بپرسید چهچیزی باعث میشود یک فرد، پیام یا محتوایی را با دیگران به اشتراک بگذارد؟ پاسخ در اعماق روانشناسی انسان نهفته است. درک این انگیزههای درونی، کلید طلایی ساخت پیامهایی است که پتانسیل ویروسی شدن را دارند. برخی از مهمترین دلایل روانشناختی که افراد را به اشتراکگذاری محتوا ترغیب میکنند عبارتند از:
برانگیختن احساسات قدرتمند
محتوایی که احساسات قوی و عمیقی مانند شادی، هیجان، خنده، امید، تعجبیا حتی خشم و نگرانی (بهویژه اگر با راهحلی همراه باشد) را در مخاطب بیدار کند، شانس بسیار بیشتری برای اشتراکگذاری دارد. احساسات، ما را به واکنش وامیدارند و یکی از این واکنشها، تمایل به سهیم کردن دیگران در آن تجربه احساسی است. یک ویدیو خندهدار، داستانی تکاندهنده یا یک تصویر الهامبخش، همگی میتوانند جرقهای برای اشتراکگذاری باشند.
ارزش اجتماعی و خودابرازی (Social Currency)
ما دوست داریم چیزهایی را بهاشتراک بگذاریم که باعث شوند در نظر دیگران خوب، باهوش، بهروز یا سرگرمکننده بهنظر برسیم. بهاشتراک گذاشتن محتوای مفید، جالب یا اختصاصی، بهنوعی اعتبار اجتماعی ما را افزایش میدهد. افراد با اینکار، هویت، دانش و سلیقه خود را به نمایش میگذارند و احساس ارزشمندی میکنند.
ارائه ارزش عملی و کاربردی (Practical Value)
اگر محتوایی حاوی اطلاعات مفید، راهحل یک مشکل، یک ترفند کاربردی یا آموزشی باشد که بتواند به دیگران کمک کند، احتمال اشتراکگذاری آن بالا میرود. ما ذاتا تمایل داریم به دیگران یاری برسانیم و بهاشتراک گذاشتن چنین محتوایی، این حس نوعدوستی و مفید بودن را ارضا میکند.
قدرت داستانسرایی (Storytelling)
انسانها از دیرباز با داستانها ارتباط عمیقی برقرار کردهاند. یک داستان خوب با شخصیتهای جذاب، چالشها و فراز و نشیبها، میتواند مخاطب را درگیر کرده و احساس همزادپنداری ایجاد کند. داستانها بهخاطر سپردن پیام را آسانتر میکنند و تمایل به بازگو کردن آنها برای دیگران را افزایش میدهند.
ایجاد حس تعلق و ارتباط (Belonging and Connection)
بهاشتراکگذاری محتوا میتواند راهی برای تقویت پیوندها و ایجاد حس تعلق به یک گروه یا جامعه باشد. وقتی محتوایی را که با ارزشها یا علایق مشترک ما و دوستانمان همسو است به اشتراک میگذاریم، در واقع درحال تحکیم روابط اجتماعی خود هستیم.
درک این محرکهای روانشناختی کمک میکند محتوایی خلق کنید که نهتنها دیده شود؛ بلکه بهطور طبیعی و با انگیزه درونی توسط مخاطبان شما منتشر گردد و راه را بهسوی «ویروسی شدن» باز کند.
معجون ویروسی: عناصر ضروری برای ساخت یک پیام همهگیر
همانطور که اشاره شد، درک روانشناسی مخاطب بسیار مهم است؛ اما این درک باید در عمل و در ساختار خود پیام نیز نمود پیدا کند. پیام شما باید ویژگیهایی داشته باشد که مخاطب را نهتنها جذب؛ بلکه مشتاق به اشتراکگذاری آن کند. در ادامه به برخی از حیاتیترین عناصر سازنده یک پیام ویروسی میپردازیم:
سادگی و وضوح (Simplicity & Clarity)
پیام باید در یک نگاه قابلفهم باشد. در دنیای پرسرعت امروز، کسی برای رمزگشایی پیامهای پیچیده وقت نمیگذارد. هرچه پیام سادهتر، خلاصهتر و مستقیمتر باشد، شانس بیشتری برای درک شدن، بهخاطر سپرده شدن و درنتیجه، اشتراکگذاری پیدا میکند. از خودتان بپرسید: «آیا پیام اصلی من در چند ثانیه قابلدرک است؟»
عنصر غافلگیری و نوآوری (Surprise & Novelty)
انسانها بهطور طبیعی به چیزهای غیرمنتظره، جدید و خلاف عرف، توجه بیشتری نشان میدهند. یک پیچش داستانی غیرمنتظره، یک ایده کاملا نو، یک آمار تکاندهنده یا حتی یک شوخی هوشمندانه و غیرکلیشهای میتواند پیام شما را از میان انبوه محتواهای دیگر متمایز کند و کنجکاوی مخاطب را برای دیدن و اشتراکگذاری آن برانگیزد.
برانگیختن احساسات قوی (Strong Emotions)
همانطور که در بخش روانشناسی گفتیم، احساسات موتور محرک اشتراکگذاری هستند. پیام شما باید بتواند احساسات پرقدرتی را در مخاطب ایجاد کند. این احساسات میتوانند مثبت باشند مانند شادی وصفناپذیر، خنده از ته دل، امیدواری، الهامبخشی، عشق و همدلی یا حتی احساسات منفی (که باید بادقت استفاده شوند) مانند خشم نسبت به یک بیعدالتی (که منجر به اقدام شود) یا ترس و نگرانی (که با ارائه راهحل همراه باشد).
هرچه احساس ایجاد شده عمیقتر باشد، احتمال ویروسی شدن بیشتر است.
ارزش عملی و کاربردی (Practical Value)
آیا پیام چیزی مفید به مخاطب ارائه میدهد؟ آیا کمک میکند مشکلی را حل کند، مهارتی یاد بگیرد، در پول یا زمان صرفهجویی کند یا زندگیاش را بهنوعی بهبود ببخشد؟
محتوایی که ارزش عملی واضحی داشته باشد، سریع بهاشتراک گذاشته میشود؛ زیرا افراد دوست دارند این منافع را به دیگران نیز برسانند. لیستهای «چگونه…»، نکات کاربردی، آموزشهای کوتاه و معرفی ابزارهای مفید از این دسته هستند.
داستانسرایی جذاب (Compelling Storytelling)
مردم عاشق داستان هستند. یک داستان خوب میتواند اطلاعات خشک و بیروح را به تجربهای بهیادماندنی و احساسی تبدیل کند. استفاده از روایت، شخصیتپردازی (حتی اگر کوتاه باشد)، ایجاد چالش و رسیدن به یک نتیجهگیری یا پیام اخلاقی، میتواند مخاطب را عمیقا درگیر کرده و او را ترغیب کند این داستان را برای دیگران نیز تعریف کند. داستانها به پیام، هویت و عمق میبخشند.
محرکهای یادآوری (Triggers)
محتوایی که به مفاهیم، اشیاء یا فعالیتهای روزمره افراد گره خورده باشد، بیشتر در ذهن میماند و در موقعیتهای مختلف بهیاد آورده میشود. اگر پیام با یک «محرک» رایج (مانند قهوه صبح، آخر هفته، یک مناسبت خاص) مرتبط باشد، احتمال اینکه افراد در آن لحظات خاص یاد پیام شما بیفتند و آن را بهاشتراک بگذارند، افزایش مییابد.
اعتبار و اصالت (Credibility & Authenticity)
مردم به پیامهایی که واقعی، صادقانه و قابلاعتماد بهنظر میرسند، واکنش بهتری نشان میدهند. اگر پیام شما حاوی ادعاهای بزرگ و بیاساس باشد یا بیشازحد تبلیغاتی بهنظر برسد، مخاطبان سریعا از آن دوری میکنند. سعی کنید منبع اطلاعات مشخص باشد و پیام با ارزشهای برندتان همخوانی داشته باشد.
قابلیت اشتراکگذاری آسان (Ease of Sharing)
این یک جنبه فنی اما بسیار مهم است. مطمئن شوید که محتوا خیلی راحت قابل اشتراکگذاری در پلتفرمهای مختلف است. دکمههای اشتراکگذاری واضح، لینکهای کوتاه و فرمتهای مناسب برای موبایل، همگی به ویروسی شدن کمک میکنند. همچنین، خود پیام باید بهگونهای باشد که افراد احساس کنند اشتراکگذاری آن کار درستی است.
با آمیختن هوشمندانه این عناصر، میتوانید پیامهایی خلق کنید که نهتنها توجه مخاطب را جلب میکنند؛ بلکه او را به یک سفیر مشتاق برای برند و پیام شما تبدیل مینمایند.
درسهایی از کمپینهای موفق جهانی
تئوریها و اصول بازاریابی ویروسی زمانی به بهترین شکل درک میشوند که در عمل و از طریق مطالعه نمونههای موفق، آنها را بررسی کنیم. هر کمپین ویروسی داستان و ویژگیهای منحصربهفرد خود را دارد؛ اما با تحلیل آنها میتوان الگوها و درسهای مشترکی را استخراج کرد.
مثال ۱: چالش سطل آب یخ (ALS Ice Bucket Challenge)
این چالش در سال ۲۰۱۴ بهطور گستردهای در رسانههای اجتماعی پخش شد. شرکتکنندگان یک سطل آب یخ روی سر خود خالی میکردند، دیگران را به انجام این کار دعوت (چلنج) میکردند و/یا به انجمن ALS (بیماری لوگهرینگ) کمک مالی میکردند.
چرا ویروسی شد؟
- احساسات قوی: ترکیبی از سرگرمی (دیدن خیس شدن افراد)، نوعدوستی (کمک به یک هدف خیرخواهانه) و کمی فشار اجتماعی (از طریق نامزد کردن دیگران).
- مشارکت فعال و آسان: شرکت در چالش ساده و کمهزینه بود. هر کسی میتوانست با یک سطل آب و یک دوربین موبایل در آن شرکت کند.
- ارزش اجتماعی (Social Currency): شرکت در چالش، افراد را به عنوان افرادی خیرخواه، سرگرمکننده و بهروز نشان میداد. نام بردن از افراد مشهور و دیدن مشارکت آنها نیز به این جنبه کمک کرد.
- محرک (Trigger): نامزد شدن توسط دیگران یک محرک قوی برای اقدام بود.
- جنبه عمومی و قابل مشاهده: ویدیوها به طور عمومی به اشتراک گذاشته میشدند و موفقیت دیگران، افراد بیشتری را به مشارکت ترغیب میکرد (اصل اثبات اجتماعی).
درسهای کلیدی:
- قدرت مشارکت دادن مخاطب را دست کم نگیرید.
- ترکیب سرگرمی با یک هدف معنادار میتواند بسیار موثر باشد.
- فراخوان به اقدام (Call to Action) واضح (در اینجا، نامزد کردن دیگران و/یا اهدای پول) ضروری است.
- ایجاد حس فوریت و زنجیره انسانی (نامزد کردن) به گسترش سریع کمک میکند.
مثال ۲: ویدیوی معرفی «دلار شیو کلاب» (Dollar Shave Club)
یک ویدیو ساده، کمهزینه اما بسیار هوشمندانه و طنزآمیز که در آن، موسس شرکت با لحنی بیپرده و جذاب، مدل کسبوکار اشتراکی خود برای تیغهای اصلاح ارزانقیمت را معرفی میکند.
چرا ویروسی شد؟
- غافلگیری و طنز: ویدیو پر از لحظات غیرمنتظره و دیالوگهای خندهدار بود که با تصویر کلیشهای تبلیغات محصولات بهداشتی مردانه تضاد داشت.
- سادگی و وضوح پیام: ارزش پیشنهادی (تیغهای با کیفیت و ارزان، مستقیماً درب منزل) به شکلی بسیار ساده و مستقیم بیان شد.
- ارزش عملی: معرفی یک راهحل ارزانتر و راحتتر برای یک نیاز روزمره.
- شخصیت جذاب و قابل ارتباط: موسس شرکت با شخصیت بیتکلف و شوخ خود، ارتباط خوبی با مخاطبان جوان برقرار کرد.
- اصالت و صداقت: ویدیو تصنعی نبود و حس صداقت را منتقل میکرد.
درسهای کلیدی:
- طنز هوشمندانه میتواند یک ابزار بسیار قدرتمند برای جلبتوجه و به یاد ماندن باشد.
- لازم نیست بودجه هنگفتی داشته باشید؛ یک ایده خلاقانه و اجرای خوب میتواند شگفتانگیز باشد.
- شفافیت و بیان صریح ارزش پیشنهادی برای مخاطب جذاب است.
- اصالت برند و همخوانی پیام با شخصیت آن اهمیت زیادی دارد.
مثال ۳: کمپین «طرحهای زیبایی واقعی داو» (Dove Real Beauty Sketches)
در این آزمایش اجتماعی، از زنان خواسته شد خودشان را برای یک طراح چهره قانونی (که آنها را نمیدید) توصیف کنند. سپس از افراد غریبه خواسته شد همان زنان را توصیف کنند. نتیجه، دو طرح چهره متفاوت بود که نشان میداد زنان خود را بسیار سختگیرانهتر از آنچه دیگران آنها را میبینند، قضاوت میکنند.
چرا ویروسی شد؟
- احساسات عمیق: ویدیو احساساتی مانند همدردی، خودشناسی، و امید را برانگیخت. بسیاری از زنان با پیام ویدیو ارتباط عاطفی عمیقی برقرار کردند.
- داستانسرایی قدرتمند: فرمت آزمایش اجتماعی و نمایش واکنشهای واقعی افراد، داستانی تاثیرگذار و قابل باور خلق کرد.
- ارزش اجتماعی و پیام مثبت: به اشتراک گذاشتن این ویدیو راهی برای حمایت از یک پیام مثبت در مورد پذیرش خود و به چالش کشیدن استانداردهای زیبایی غیرواقعی بود.
- غافلگیری: تفاوت بین دو طرح چهره برای بسیاری از بینندگان تکاندهنده و غافلگیرکننده بود.
درسهای کلیدی:
- برقراری ارتباط عاطفی عمیق با مخاطب میتواند بسیار قدرتمندتر از تمرکز صرف بر محصول باشد.
- پرداختن به مسائل اجتماعی و ارزشهای انسانی میتواند وفاداری به برند را تقویت کند.
- داستانهای واقعی و انسانی تاثیرگذاری بالایی دارند.
- محتوایی که به مخاطب حس خوبی درباره خودش یا دنیا بدهد، شانس اشتراکگذاری بالایی دارد.
بهیاد داشته باشید هیچ فرمول قطعی برای ویروسی شدن وجود ندارد؛ اما با الهام گرفتن از این نمونهها و بهکارگیری اصول ذکر شده، میتوانید شانس موفقیت پیامهای خود را به میزان قابلتوجهی افزایش دهید.
انتخاب زمین بازی مناسب: کدام پلتفرم برای پیام ویروسی شما ایدهآل است؟
پس از خلق یک پیام با پتانسیل ویروسی، گام بعدی انتخاب هوشمندانه بستر یا پلتفرمهایی است که میخواهید آن را منتشر کنید. هر پلتفرم، جامعهای از کاربران با علایق، رفتارها و انتظارات متفاوتی دارد. شناخت این تفاوتها کمک میکند پیام خود را در جایی منتشر کنید که بیشترین همخوانی را با مخاطبان هدف داشته و درنتیجه، بالاترین شانس دیده شدن و اشتراکگذاری را پیدا کند.
در ادامه، نگاهی به برخی از پلتفرمهای کلیدی و ویژگیهای آنها برای انتشار محتوای ویروسی میاندازیم:
اینستاگرام (Instagram):
- نوع محتوا: به شدت بصری؛ عکسهای باکیفیت، ویدیوهای کوتاه و جذاب (بهویژه Reels)، استوریهای تعاملی (با استفاده از نظرسنجی، پرسش و پاسخ، کوئیز).
- مخاطبان: گستره وسیعی از مخاطبان، بهخصوص نسل جوانتر (Millennials و Gen Z).
- پتانسیل ویروسی: محتوای الهامبخش، سبک زندگی (لایف استایل)، مد، غذا، سفر، هنر، آموزشهای کوتاه و سرگرمکننده، چالشها و محتوای تولید شده توسط کاربر (UGC). استفاده هوشمندانه از هشتگها، همکاری با اینفلوئنسرها و ترغیب به تگ کردن دوستان میتواند به ویروسی شدن کمک کند.
Reels درحالحاضر پتانسیل بسیار بالایی برای دیده شدن توسط مخاطبان جدید و ویروسی شدن دارد.
تیکتاک (TikTok):
- نوع محتوا: ویدیوهای بسیار کوتاه (معمولا ۱۵ تا ۶۰ ثانیه)، خلاقانه، سرگرمکننده، همراه با موسیقی و چالشمحور. اصالت و خودمانی بودن در این پلتفرم بسیار ارزشمند است.
- مخاطبان: عمدتا نسل Z و جوانان.
- پتانسیل ویروسی: چالشهای ویروسی، دابسمشها، ویدیوهای طنز، آموزشهای سریع و کاربردی، داستانگویی خلاقانه و هر محتوایی که بتواند سریع یک ترند جدید ایجاد کند یا بر موج ترندهای موجود سوار شود.
سرعت تولید و مصرف محتوا در تیکتاک بسیار بالا است؛ بنابراین باید آماده تولید محتوای منظم و واکنش سریع به ترندها باشید.
ایکس (X / توییتر سابق):
- نوع محتوا: پیامهای متنی کوتاه و مختصر، اخبار فوری، نظرات، بحثهای داغ روز، محتوای طنزآمیز و هوشمندانه. استفاده از تصاویر و ویدیوهای کوتاه نیز میتواند به افزایش تعامل کمک کند.
- مخاطبان: افرادی که به دنبال اخبار و اطلاعات بهروز هستند، روزنامهنگاران، متخصصان، و علاقهمندان به بحث و گفتگو.
- پتانسیل ویروسی: توییتهای هوشمندانه، واکنشهای سریع به رویدادها، افشاگریها، نقلقولهای تاثیرگذار، و محتوایی که بتواند جرقهای برای یک گفتگوی گسترده (ترد) ایجاد کند. استفاده از هشتگهای مرتبط و ریتوییت شدن توسط کاربران تاثیرگذار، نقش مهمی در ویروسی شدن دارد.
فیسبوک (Facebook):
- نوع محتوا: ترکیبی از انواع محتوا شامل متن، عکس، ویدیو (کوتاه و بلند)، استوری، و پخش زنده. امکان ایجاد گروهها و جوامع علاقهمند.
- مخاطبان: گستردهترین و متنوعترین طیف سنی مخاطبان در میان پلتفرمهای اجتماعی.
- پتانسیل ویروسی: ویدیوهای احساسی و الهامبخش، داستانهای انسانی، اخبار محلی و مرتبط با جامعه، محتوای مفید و کاربردی که افراد بخواهند با دوستان و خانواده خود به اشتراک بگذارند، و محتوایی که در گروهها به شدت مورد بحث و تبادل نظر قرار گیرد.
قابلیت اشتراکگذاری آسان و هدف قرار دادن دقیق مخاطبان از طریق تبلیغات (در صورت نیاز) از مزایای فیسبوک است.
یوتیوب (YouTube):
- نوع محتوا: پادشاه ویدیو؛ از ویدیوهای آموزشی و سرگرمکننده بلند گرفته تا ویدیوهای کوتاه (Shorts) که پتانسیل ویروسی بالایی دارند.
- مخاطبان: دومین موتور جستجوی بزرگ جهان با مخاطبان بسیار گسترده در تمام ردههای سنی و با علایق متنوع.
- پتانسیل ویروسی: موزیک ویدیوها، آموزشهای جامع و کاربردی (How-to)، بررسی محصولات، مستندهای کوتاه، ویدیوهای علمی-ترویجی جذاب، مصاحبههای جنجالی و هر نوع محتوای ویدیویی باکیفیت و داستانپردازی قوی. یوتیوب شورتس (YouTube Shorts) نیز فرصت خوبی برای محتوای ویروسی کوتاهتر فراهم کرده است.
عنوان جذاب، تصاویر بندانگشتی (Thumbnail) گیرا و استفاده از کلمات کلیدی مناسب در توضیحات برای دیده شدن در جستجوها بسیار مهم است.
لینکدین (LinkedIn):
- نوع محتوا: محتوای حرفهای، مقالات تخصصی، اخبار صنعت، تجربیات شغلی، موفقیتهای کسبوکار، و محتوای مرتبط با توسعه فردی و شغلی.
- مخاطبان: متخصصان، مدیران، کارآفرینان، و افراد جویای کار.
- پتانسیل ویروسی (در مقیاس حرفهای): داستانهای الهامبخش از موفقیت یا شکست در کسبوکار، تحلیلهای عمیق از روندهای بازار، نکات مدیریتی و رهبری و محتوایی که به رشد حرفهای افراد کمک کند. اشتراکگذاری توسط افراد تاثیرگذار در یک صنعت خاص نیز میتواند به دیده شدن گسترده آن کمک کند.
حفظ لحن حرفهای و ارائه ارزش واقعی به جامعه متخصصان در لینکدین کلیدی است.
اصول کلی برای انتخاب پلتفرم
1. مخاطب شما کجاست؟ مهمترین سوال این است. تحقیق کنید مخاطبان هدف شما بیشتر در کدام پلتفرمها فعال هستند و وقت خود را چگونه در آنها میگذرانند.
2. همخوانی محتوا با پلتفرم: آیا نوع محتوای شما با فرهنگ و انتظارات کاربران آن پلتفرم سازگار است؟ یک ویدیو بلند و آموزشی ممکن است در یوتیوب موفق باشد؛ اما در تیکتاک نه.
3. اهداف کمپین شما: آیا دنبال آگاهی از برند، جذب لید یا فروش مستقیم هستید؟ برخی پلتفرمها برای اهداف خاص مناسبتر هستند.
4. آزمایش و تحلیل: خود را به یک پلتفرم محدود نکنید. میتوانید محتوای خود را برای پلتفرمهای مختلف بهینهسازی کرده و نتایج را تحلیل کنید و ببینید کدامیک بهترین عملکرد را دارد.
در نهایت، ساخت پیام ویروسی ترکیبی هوشمندانه از هنر، روانشناسی و استراتژی است.
همانطور که در این مقاله بررسی کردیم، با درک عمیق انگیزههای انسانی، شناخت عناصر کلیدی یک محتوای جذاب و انتخاب پلتفرم مناسب، میتوانید شانس خود را برای ایجاد موجی از اشتراکگذاریهای داوطلبانه، بهطور چشمگیری افزایش دهید. اگرچه هیچ دستورالعمل جادویی و تضمینی برای ویروسی شدن هر پیام وجود ندارد؛ اما با خلاقیت، صبر، آزمایش و از همه مهمتر، تمرکز بر ارائه ارزش واقعی به مخاطبان، میتوانید پیامهایی خلق کنید که نهتنها دیده و شنیده شوند؛ بلکه در ذهن و قلب مردم جای گرفته و بهطور طبیعی مسیر خود را بهسوی همهگیر شدن پیدا کنند.